
“سیجف گودل، نویسنده و متصدی موزه تازه تاسیس، به گاردین گفت: تغییرات آب و هوایی یک موضوع بسیار پیچیده است که نه تنها شامل دادهها، اطلاعات و فیزیک، بلکه فرهنگ، سیاست و پاسخهای روانی نیز میشود. “این در مورد چگونگی زندگی ما و آنچه برای ما ارزش دارد. بخش علمی این یک قطعه کوچک از مکالمه بزرگتر است – واقعاً مهم است، اما تازه شروع گفتگو است. ابعاد گسترده ای از تفکر در مورد این موضوع وجود دارد که ما هنوز واقعاً با آنها شروع نکرده ایم.
او از آستین، تگزاس صحبت می کند، جایی که در حال انجام کارهای پایانی بر روی یک نمایشگاه جدید در موزه هنر بلانتون دانشگاه تگزاس است. با عنوان «اگر آسمان نارنجی بود»، تلاش میکند تا پیچیدگی و کنجکاوی را در گفتمانی درباره تغییرات آب و هوایی که اغلب به قطبیسازی سیاسی و درجه فارنهایت کاهش مییابد، بیاورد. گودل امیدوار است که با بحث در مورد تغییرات آب و هوا به شیوههایی که اغلب ناشنیده میمانند، این نمایش الهامبخش تفکر جدیدی باشد که میتواند ما را فراتر از بنبستهای آشنا ببرد.
«اگر آسمان نارنجی بود» پس از ماهها گفتوگو شکل گرفت و در نهایت به نوعی آزمایش برای گرد هم آوردن هنر، علم و ادبیات تبدیل شد. این نمایشگاه مجموعه ای خاص و چشمگیر از تقریبا 60 اثر از قرن هفدهم را گرد هم می آورد و آنها را با متون سفارشی ویژه نویسندگان مشهور در مورد موضوع تغییرات آب و هوا ترکیب می کند. نویسندگان در اینجا عبارتند از الیزابت کولبر، روزنامهنگار نیویورک و برنده جایزه پولیتزر، آمیتاو گوش نویسنده هندی تحسینشده، جان ویلانت کانادایی، که کتاب اخیر او آتشسوزی آتشسوزیهای گسترده در حال حاضر در سراسر آمریکای شمالی را پیشبینی میکند و نویسنده بومی آمریکا، جولیان بریو نویز کت، روزنامهنگار قدیمی. و از تأثیر تغییرات آب و هوایی بر مردم بومی دفاع می کند.
گودل گفت: «از اینکه همه نویسندگان چقدر مشتاق و هیجان زده بودند برای شرکت در این کار شگفت زده شدم. «شما واقعاً در فهرست A بهترین نویسندگان آب و هوا در جهان هستید. این باعث شد به این فکر کنم که چقدر این همکاری ضروری است، زیرا من واقعاً معتقدم که در این گفتگو در مورد تغییرات آب و هوا اختلافات زیادی وجود دارد. فرصتی برای دستیابی به گستره وسیع تری و ارتباط با افراد از رشته های بسیار متفاوت وجود دارد.”
اگر آسمان نارنجی بود، مطابق با این تلاش برای وسعت و اتصال، به تغییر آب و هوا به عنوان مشکلی نگاه می کند که به روابط اولیه گونه ما با انرژی بازمی گردد. “ملیله سیاه و طلایی” ساندرا ام. ساواتزکی – بیش از 30 فوت طول – ما را به این داستان فوق العاده با بیان رابطه بشر با انرژی در طول نه قرن، از قرن 11 تا 19 متصل می کند. گودل گفت: «ملیله یک قطعه فوق العاده است. این کتاب از یک رسانه قدیمی و بسیار سنتی استفاده می کند که به شدت یادآور رنسانس است، تا داستان تکامل نفت را بیان کند. این واقعاً زیبا است زیرا به نوعی داستان سرایی در مورد تاریخ طولانی بشر و ارتباط پیرامون انرژی است.»
همراه با این ملیله، انعکاس متفکر آمیتاو قوش است، که در آن او استدلال می کند که این ملیله “با قرار دادن آن در تاریخ، شجره نامه ای برای مصیبت کنونی بشر ایجاد می کند”. قوش ادامه می دهد که این تاریخی سازی نبرد آب و هوا با تصورات مربوط به آنتروپوسن در تضاد است، که اغلب ادعا می کنند که دوران خود ما چیزی کاملاً جدا از بقیه تاریخ بشر است. افکاری مانند گوش در میان لفاظیهای غالباً بیفایده پیرامون آبوهوای فاجعهبار و اختلالات جهانی مورد استقبال قرار میگیرند – همانطور که او اشاره میکند، آنها ما را ترغیب میکنند که فقط به آینده فکر کنیم و در نتیجه باعث میشوند گذشته خود را فراموش کنیم.
گودل به خوبی میداند که تگزاس مکان مناسبی برای میزبانی نمایشگاه بزرگ تغییرات آب و هوایی است: البته این ایالت یکی از زادگاههای صنعت سوختهای فسیلی ایالات متحده است و همچنان بزرگترین تولیدکننده نفت خام این کشور است. همچنین بخش عمده ای از بار بحران آب و هوایی ایالات متحده را متحمل شده است. گودل گفت: «از دیدگاه تغییرات آب و هوایی، تگزاس شکم جانور است. هیوستون توسط طوفان هاروی ویران شد و در برابر افزایش سطح دریا بسیار آسیب پذیر است. رکورد گرمای تابستان امسال در سراسر تگزاس شکسته شد. در کتابم در مورد شکست محصول صحبت می کنم. و خشکسالی یک مشکل بزرگ در تگزاس است.

گودل افزود که تگزاس خود در حال گذار قابل توجهی به اشکال جدید انرژی است، و این چیزی است که او امیدوار است در داستان چندوجهی ای که می گوید به تصویر بکشد. “تگزاس در حال حاضر رهبر ملی در هر دو زمینه بادی و خورشیدی است – ما حدود 30 درصد از برق خود را از منابع تجدید پذیر دریافت می کنیم. این نمایش به دنبال این بود که هم میراث و مسئولیتی را که تگزاس در قبال واقعیتهای پیچیده و شتابدهنده تغییرات آبوهوایی دارد و هم اینکه چگونه نشاندهنده نوعی امید و انرژی برای آینده است، نشان دهد.
اگر آسمان نارنجی بود نه تنها در مورد تاریخ طولانی تغییرات آب و هوایی و مسائل جاری پیرامون آن صحبت می کند، بلکه به ماهیت بسیار دورانی تغییرات فعلی روی زمین نیز می پردازد – و بنابراین نشان می دهد که ما در مقایسه با آن چقدر کوچک هستیم. ویدئویی از جولیان شارییر به سوی قطب بدون زمین، که منظره یخبندان وسیعی را نشان میدهد که به آرامی در اعماق شب ذوب میشود در حالی که نورهای پهپاد نور پراکنده و جزئی را ارائه میدهند، به مخاطبان ارائه میدهد تا با تأثیرات تغییرات آب و هوایی عمدتاً توسط ارجاعات فرهنگی از هم جدا شوند. برای گودل، این ویدیو نسبت به هر چیز دیگری در این نمایش بسیار متفاوت است.
«به سوی هیچ قطب زمینی در مورد زمان و تاریخ به شیوه ای متفاوت صحبت می کند. دانش ما از قطب ها بسیار ضعیف است، بنابراین داستانی که در این ویدیو با آن نورهای مرموز که روی یخ می تابدند، واقعاً نشان دهنده این زمان عمیق از این مکان است که تقریباً هیچ چیز درباره آن نمی دانیم. و با این حال ما آن را ذوب می کنیم، بی ثبات می کنیم. این یکی از تنشهای اصلی نمایش است.»
در نهایت، گودل از انجام چنین تلاش بزرگی هیجان زده و کمی آسوده است و مطمئن است که «اگر آسمان نارنجی بود» طنین انداز خواهد شد. او خندید: «یک چیزی که از انجام این کار یاد گرفتم این است که چیدمان یک نمایشگاه موزه چقدر دشوار است.» مطمئناً هرگز چنین کاری انجام نداده ام. لحن مناسب واقعا مهم است. این برای ترساندن کسی نیست، اما برای تحت فشار قرار دادن چیزی نیز نیست. گفتن حقیقت در مورد این لحظه و کاوش با صداهای جدید و متفاوت که همپوشانی دارند، در مورد موضوعی بسیار قطبی کار دشواری است.»
-
اگر آسمان نارنجی بود: هنر در زمان تغییرات اقلیمی از 9 سپتامبر تا 11 فوریه 2024 در موزه هنر بلانتون در آستین، تگزاس در معرض دید عموم قرار دارد.