منپس از آتشسوزی فاجعهبار تابستان گذشته در مائویی غربی، میریام کیو شروع به زیر سوال بردن همه چیز کرد، از شغل اتحادیهای با درآمد خوب در یک استراحتگاه مجلل گرفته تا اتکای جزیره به گردشگری و واردات مواد غذایی تا نقشی که به عنوان یک بومی هاوایی ایفا میکند که باید در بازسازی نقش داشته باشد. از لاهاینا تمرکز این بررسی وجدان، مسئله غذا بود (میآی) و کشور (آینا) – چه کسی آن را کنترل می کند و چرا اهمیت دارد.
“نگرش من در طول همه گیری تغییر کرده است، اما آتش آخرین نی برای من بود… من دیگر نمی خواهم به گردشگران خدمت کنم. این چیزی نیست که اجداد ما می خواستند. من می خواهم مباشر بهتری برای مردمم باشم و آینا. میخواهم به فرزندانم نشان دهم که جایگزینی برای گردشگری شرکتی وجود دارد که ما مدتها از آن رنج میبریم و غذا نقش مهمی در آن دارد.»
کیو در میان 11000 نفری بود که پس از طوفان آتش سوزی 8 اوت که شهر تاریخی لاهاینا را ویران کرد و 100 نفر را کشت، آواره شدند – و به شدت آسیب دیدند.
بازماندگان، که بسیاری از آنها با از دست دادن درآمد و ناامنی غذایی دست و پنجه نرم می کنند، از صلیب سرخ، سازمان غیرانتفاعی که برنامه سرپناه را مدیریت می کند، از جمله وعده های غذایی بوفه که سه بار در روز سرو می شود، سپاسگزارند. اما هزاران نفر هنوز در هتلها گیر کردهاند و هر هفته همان منو را میخورند، بدون غذاهای آرامشبخش هاوایی مانند این. poi (فرنی نشاسته ای) یا لواو (گوشت و ماهی پخته شده یا بخارپز شده در برگ های تارو) یا حتی غذاهای محلی محبوب که نشان دهنده تنوع فرهنگی مائوئی است، مانند سوپ خوک و شاهی. ممنوعیت شدید تهیه غذا و ممنوعیت اشتراک غذا با عزیزان، عوارض جسمی و روحی را به همراه داشته است.
«نبودن آشپزی، خوردن مکرر همان چیزها و هیچ یک از غذاهای سنتی ما بسیار خسته کننده بود. همه چیز بسیار آمریکایی شده بود. “غذا یکی از بزرگترین اجزای شخصیت ماست و از اجدادمان به ما رسیده است. از بین بردن آن باعث می شود کمتر احساس کنیم.”
آناستازیا آرائو-تاگایونا، که هنوز به دنبال محل اقامت مناسب است، گفت که بوفه شام بوقلمون در روز کریسمس برای خانوادهاش که معمولاً خورش ژامبون و قلاب میخوردند بسیار سخت بود.
او میگوید: «غذا برای ما بسیار مهم است، بنابراین نخوردن کالو یا پوی یا هر یک از غذاهای سنتی که با آنها بزرگ شدهایم واقعاً سخت است. گفت. “اگر شما ōpū (معده) خوشحال نیست، شما خوشحال نیستید.»
تارو یا کالو یک گیاه ریشه دار نشاسته ای پیچیده است که یکی از قدیمی ترین گیاهان کشت شده در جهان است و برای بومیان هاوایی مقدس محسوب می شود.
تا حدی صلیب سرخ غذاها منعکس کننده فرهنگ گردشگری فراگیر جزیره هستند – غذاهای آمریکایی و اروپایی توسط سرآشپزهای هتل های بین المللی به جای مواد سنتی هاوایی مورد علاقه است.
اما برخی از گروههای محلی در تلاش هستند تا اطمینان حاصل کنند که بازماندگان به غذای سالم و با رشد پایدار به عنوان بخشی از استراتژی کاهش ناامنی غذایی و جلوگیری از مهاجرت مردم به دلایل مالی دسترسی دارند.
ماه گذشته، کیو یک جعبه مواد غذایی از خانواده در خانه جدید و موقت خود دریافت کرد Maui Hub – یک سرویس Farmbox در طول قرنطینه همه گیر به عنوان یک بازار جایگزین و پایدارتر برای کشاورزان محلی وابسته به گردشگری ایجاد شد. پول تنگ است، بنابراین جعبه چیزهای خوب – ulu (میوه نان) هوموس، آووکادو، موز، کالو، بوک چوی – مانند یک هدیه است.
کیو گفت: «ما هنوز میز ناهارخوری نداریم، اما روی زمین می نشینیم تا با هم غذا بخوریم و داستان بگوییم.
Maui Hub در حال رونق است و پول کافی برای کمک به حدود صد خانواده آواره با مواد غذایی رایگان در سال آینده جمع آوری کرده است. تمرکز بر خانوادههای بومی چند نسلی آواره با کودکان در یک مدرسه غوطهوری زبان هاوایی است. آتومن نس، یکی از بنیانگذاران Maui Hub، گفت: “اینها افرادی هستند که در جلسات شورا شهادت می دهند، به دادگاه های شهرستان می روند و به زبان هاوایی صحبت می کنند – خانواده هایی که نمی توانیم اگر زمین لاهاینا در دست لاهاینا بماند، از دست بدهیم.”
با این حال، فشاری وجود دارد – که مدت ها قبل از آتش سوزی آغاز شد – برای ارتباط مجدد با سرزمین و فرهنگ بومیان هاوایی از طریق غذاها و داروهای سنتی که به طور پایدار در محلی رشد می کنند.
هر روز غروب در اتاق غذاخوری هتل خواب میدیدیم که اگر جای ثابتی برای زندگی داشته باشیم، با هم چه میپزیم و میخوریم. با خوردن غذایی که نمی خواستم بخورم 20 پوند اضافه وزن پیدا کردم. مایکی برک که خانوادهاش اخیراً به یک ملک اجارهای 12 ماهه نقل مکان کردهاند، گفت: داشتن یک آشپزخانه احساس بسیار خوبی دارد.
برک و همسرش راب در تلاشند تا دریابند چگونه خانهشان را که تحت پوشش بیمه نبود، بازسازی کنند و پرداختهای وام مسکن را بدون پرداخت بیشتر به بدهی مدیریت کنند. چهار پسر آنها نیز در برنامه غوطهوری شرکت میکنند، و اولین تحویل خانواده Maui Hub شامل آب نباتهای کالو، چای ماماکی، سیبزمینی شیرین، میوه ستارهای و کلم بود – که بورک با گوشت چرخ کرده، گوجهفرنگی و سس سویا تهیه کرد تا به عنوان یک کلاسیک محلی با برنج سرو شود. .
برک گفت: «کلم همبرگر، مانند سوپ گوشت خوک و شاهی، یک غذای سنتی هاوایی نیست، بلکه یک غذای محلی راحت است که توسط بسیاری از خانوادهها تهیه میشود و منعکس کننده دیگ ذوب قومیتها و فرهنگها در لاهاینا است.
بیش از یک سوم از جمعیت لاهاینا را آسیاییها تشکیل میدادند که عمدتاً فیلیپینی بودند، در حالی که کمی بیش از 10 درصد آنها لاتین تبار و ساده لوح هاوایی بودند.
Maui Hub بخشی از یک جنبش گسترده تر به رهبری بومیان برای ایجاد یک اقتصاد غذایی دایره ای برای تقویت حاکمیت غذایی، انعطاف پذیری آب و هوا، سلامت خاک و سلامت عمومی و در عین حال کاهش اتکای بیش از حد ناپایدار مائوئی به گردشگری است – بحران املاک و مستغلات در حال پیشبرد است. و کمبود آب تشدید می شود.
بعد از تبلیغات خبرنامه
در برخی موارد، تلاشهای جامعه پس از آتشسوزی شامل بازتابهای گستردهتری در مورد نقش آینده غذا و کشاورزی در بازسازی مائوی غربی بوده است، در حالی که منجر به بحثهای انتقادی درباره وضعیت موجود میشود.
پارک ناپیلی یک فضای سبز سرسبز در محله ای مسکونی در حدود 10 مایلی شمال لاهاینا، دور از ساحل است.
یک روز پس از آتش سوزی، کایپو ککونا، کشاورز بومی هاوایی و رهبر جامعه، چادری را به عنوان یک مرکز منابع موقت، مکانی برای سازماندهی کمک های مالی پس از ورود صدها نفر از لاهاینا در جستجوی امنیت، برپا کرد. در اینجا، داوطلبان چند روز قبل از آمدن مقامات برای کمک، تدارکات را از جزایر مجاور بین بازماندگان فقیر توزیع کردند.
با گذشت زمان، این چادر تنها به شهر کوچکی از چادرها و تریلرها تبدیل شد که محلیها میتوانند برای خرید مواد غذایی رایگان «خرید» کنند – و از لباس، کتاب و اسباببازی، کوتاه کردن مو، طب سوزنی و ماساژ درمانی سنتی لومی لومی هاوایی استفاده کنند.
هر کسی میتواند یک جعبه پلاستیکی شیر را با پاستا، برنج، کنسرو گوجهفرنگی و سایر اقلام فاسد نشدنی، و همچنین مجموعهای از محصولات تازه پرورش یافته در جزیره، از جمله قارچ یال شیر، کلم بروکلی، زردچوبه و اولو پر کند. برخی از اقلام جیره بندی می شوند – یک آووکادو، چهار پرتقال، یک تارو، یک تکه زنجبیل – اما مردم می توانند هر روز به آنجا برگردند. تقریباً 25000 نفر، از جمله مشتریان عادی، بین اکتبر تا دسامبر 2023 خدمات رسانی شدند.
ککونا گفت: «ما میخواهیم زندگی را برای جامعه آسیب دیده خود آسانتر کنیم… به آنها نیاز داریم تا بهتر بسازند، در غیر این صورت لاهاینا میتواند حتی بدتر باشد.
هزینه غذا در مرکز ناپیلی از طریق کمکهای مالی پرداخت میشود، و این به چندین کشاورز که قبلاً هتلها و رستورانهای لاهاینا را تامین میکردند، کمک کرده است که سرپا بمانند. حدود 150 نفر هنوز هر روز می آیند، برخی همه چیز خود را از دست داده اند، برخی دیگر به طور غیر مستقیم تحت تأثیر قرار می گیرند.
آلفردو روتاکیو 72 ساله و همسرش ماریویچ 58 ساله در حالی که پس از اتمام بنزین در خودروی خود محبوس شده بودند شاهد آتش سوزی شهر بودند. کاندویی که آنها اجاره کرده بودند در میان 2200 ساختمانی بود که در اثر آتش سوزی ویران شد مرکز خریدی که روتاکیو در آن به عنوان نگهبان کار می کرد نیز در آتش سوخت.
یک ماه بعد، او یک شغل امنیتی دیگر و یک اتاق در ناپیلی پیدا کرد، اما اجاره بها 30 درصد بیشتر از آپارتمان قدیمی آنها است.
ما باید همه چیزهایی را که از دست دادیم و بیمه نداشتیم جایگزین کنیم. این غذاها به ما کمک می کنند تا ما را تامین کنیم.
بر اساس یک نظرسنجی اخیر که به عنوان بخشی از مطالعه قرار گرفتن در معرض آتش سوزی مائویی در دانشگاه هاوایی انجام شد، از هر سه بازمانده آتش سوزی، یک نفر امنیت غذایی بسیار پایین یا پایین را تجربه می کند – به این معنی که در تهیه غذای مغذی کافی مشکل دارند.
نرخ ناامنی غذایی در میان بیش از تعداد 200 بازمانده آتش سوزی که تاکنون مورد بررسی قرار گرفته اند حدود 50 درصد بیشتر از ساکنان مائوئی قبل از آتش سوزی است. این افزایش منعکس کننده مشکلات اقتصادی مداوم است، زیرا آتش سوزی باعث شد 58 درصد از شرکت کنندگان در مطالعه شغل خود را از دست بدهند. در حال حاضر، 24 درصد همچنان بیکار و به دنبال آن هستند، در حالی که 74 درصد از کاهش درآمد خانوار خود خبر می دهند. گردشگران برگشتهاند، اما بسیاری از مشاغل هنوز با مشکل مواجه هستند.
چارلز داپیتان، 37 ساله، کارگر هتل و بازیکن رقابتی پینت بال، پس از آتش سوزی داوطلب شده و پس از واگذاری آپارتمان کوچک خود برای یک خانواده آواره، در مرکز ناپیلی خوابیده است.
«گردشگری تنها چیزی است که ما تا به حال شناخته ایم، اما اکنون می دانم که جامعه من بیش از گردشگران به من نیاز دارد. وقتی عقب می نشینم و به کارهایی که از اولین چادر شش ماه پیش به دست آورده ایم فکر می کنم، دیوانه کننده است و می توانیم کارهای بیشتری انجام دهیم.”