من برای یک شرکت کوچک کار می کنم. ما فقط سه نفر هستیم. سرآشپز من، صاحب شرکت من را استخدام کرد تا زمانی که او بازنشسته شده بود، شرکت را اداره کنم قبل از اینکه اولین فرزندش را به دنیا بیاورد او از آن زمان صاحب فرزند دوم شد. اول کارم را دوست داشتم. این به معنای امنیت پس از چندین سال سخت بود. اما با گذشت زمان، من بیشتر و بیشتر ناامید شدم شغل من و صنعتی که در آن کار می کنم. من واقعا می خواهم بروم.

من 12 ماه است که در اوقات فراغتم روی یک کار نیمه وقت کار می کنم و واقعاً شروع به کار کرده است. اگر زمان بیشتری برای این کار داشتم، تفاوت زیادی ایجاد می‌کرد. رویای من این است که برای پرداخت قبوض یک کار نیمه وقت بیهوده پیدا کنم، اما احساس می کنم در موقعیت فعلی ام گرفتار شده ام. رئیس من استرس دارد. او با پدر و مادر شدن و نان آور اصلی خانواده اش مبارزه می کند. اگر می رفتم او را در موقعیت سختی قرار می دادم. اگرچه ما دوست صمیمی نیستیمما در طول این سال ها به نوعی با هم دوست شده ایم و من هم هستم آگاه است که در خانه چقدر باید با آن دست و پنجه نرم کند. البته من فقط می‌توانستم صبر کنم و ببینم اوضاع چطور پیش می‌رود، اما هر روز از انجام یک کار خسته‌تر و افسرده‌تر می‌شوم. آزارم بده و خسته ام کن

آیا من نیازهای خودخواهانه خودم را در اولویت قرار می دهم و استعفا می دهم یا باید آدم خوبی باشم و تا زمانی که تراشه ها در جایی که ممکن است سقوط کنند مقاومت کنم؟

النور می گوید: سوال اینجا به نظر من این است: آیا این شغل، این رئیس، به همین ترتیب از شما مراقبت می کند؟

برای ما عادی است که در نهایت نسبت به یک شغل احساس تعهد، ارتباط و تعهد متقابل داشته باشیم. ما زمان زیادی را با کارفرمایان خود می گذرانیم و آنقدر به خاطر آنها می گذریم که می توانیم روابطی ایجاد کنیم که برای همه دنیا احساس دوستی داشته باشد، نه اینکه به یکدیگر پول بدهیم.

اما افراد زیادی هستند که از روی دوستی یا حسن نیت وارد مشاغل خود شده اند و به سختی متوجه شده اند که این شغل برای آنها کار مشابهی ندارد. شما می گویید که برای رهایی از این وضعیت “ناامید” هستید. وقتی در زندگی خود فداکاری های بزرگی انجام می دهید و ناامیدی خود را برای انجام کاری برجسته برای رئیس کنار می گذارید، فکر می کنم واقعاً می خواهید مطمئن باشید که او همین کار را برای شما انجام خواهد داد.

قاعده کلی این است که نه، نه به این دلیل که هر رئیس یا شغلی یک آدم تند و تیز است، بلکه به این دلیل که آن دسته بندی صدق نمی کند. از آنجایی که آنها رئیس هستند، رویکرد آنها این است که کاری را انجام دهند که برای آنها منطقی است. البته مهربانی و محبت در محل کار غیر معمول نیست – اما معمولاً هنجارهایی نیستند که شرکت ها (حتی شرکت های کوچک) با آن کار می کنند.

بنابراین، اگر دلیل خوبی برای این باور نداشته باشید که این رئیس و این شغل در ازای آن به شما لطفی پرهزینه خواهد داشت، من محتاط خواهم بود و خیلی از خودم را برای آنها پس انداز نمی کنم.

با این حال، با توجه به شرایط شخصی رئیستان، به نظر می رسد مهم است که تأثیر خروج را به حداقل برسانید. این کار را در جایی که از درگیری با کسی اجتناب می کنید، انجام ندهید، زیرا می ترسید به او آسیب برسانید و به طور متناقض، با به تعویق انداختن آن، فریب دادن آن با حذف، و تبدیل آن به یک غافلگیری ناخوشایند، آسیب بسیار بیشتری وارد کنید.

شما می توانید به موقع به این موضوع رسیدگی کنید. آیا او نمی تواند کسی را استخدام کند تا کار شما را به قیمتی که در حال حاضر به شما می پردازد، انجام دهد؟ آیا می توانید جایگزینی بیابید یا آموزش دهید؟ سعی کنید به دنبال راه هایی برای مدیریت این انتقال باشید که به برخی از احساسات “دوستی” شما احترام بگذارد، بدون اینکه به نظر برسید که به هزینه خود و به طور نامحدود لطف بزرگی انجام می دهید.

به یاد داشته باشید که مسائل در زندگی حرفه ای ما اغلب برای ما شخصی تر از نیمه دیگر تعامل است. شما باید با آنها منصفانه رفتار کنید، اما به یاد داشته باشید که “عادلانه” لزوماً به معنای “خیرخواه” نیست. همانطور که برای محل کار “عادلانه” است که تصمیماتی اتخاذ کند که منافع آنها را به حداکثر برساند، برای شما نیز منصفانه است که همین کار را انجام دهید.

این نامه به مدت طولانی و برای حذف برخی از اطلاعات شخصی ویرایش شده است.


یک سوال از ما بپرسید

آیا درگیری، دوراهی یا دوراهی دارید که به کمک نیاز دارید؟ النور گوردون اسمیت به شما کمک می کند تا به سوالات و معماهای زندگی بزرگ و کوچک فکر کنید. سوالات شما ناشناس باقی می ماند.