دو راهی من و شریکم، هر دو در مراحل اولیه دهه 60، از آن زمان با هم هستیم 20 سال.

او هر روز کارهای متفکرانه ای برای من انجام می دهد، اما هرگز سخاوتمند و چاپلوس نیست. زمانی که ما رابطه جنسی داشتیم، همیشه من بودم که اولین حرکت را انجام می‌دادم، اما از زمان یائسگی دیگر علاقه‌ای ندارم.

تا به حال رابطه ما ساده بوده است، اگر چه بدون شور و اشتیاق: ما با هم ماجراهای زیادی داشته ایم و یکدیگر را دوست داریم. دو ماه پیش گوشی او را برداشتم تا دنبال عکس بگردم و یک اعلان واتس اپ را دیدم که با یک بوسه به پایان رسید. شاید ناعادلانه، من وارد گفتگو شدم و شاهد تبادل عشوه آمیز پیام ها بودم. وقتی از او در این مورد پرسیدم، گفت که به غیر از من به افراد دیگری در زندگی اش احساس نیاز می کند و امیدوار است که این زن دوست شود.

یک ماه بعد از تلفن او با بانکش شنیدم که سعی می‌کرد پرداخت را متوقف کند. او گفت که دچار کلاهبرداری ایمیلی شده است. پرسیدم آیا همان زن است؟ او آن را تکذیب کرد، اما داستان او حقیقت نداشت. گفت دروغ گفته چون خجالت زده است. صدمه دیده بودم و عصبانی بودم، اما بعد از چند روز از پس آن برآمدم. او می‌گوید الان کل ماجرا را دارم، اما نمی‌دانم درست است یا نه. او بدون تغییر چهره یا صدایش دروغ می گوید.

بخشی از من از این دروغ‌ها آسیب دیده و عصبانی است: او چه چیز دیگری را آنلاین پنهان می‌کند؟ من از کشف چیزی تعجب نمی کنم، اگرچه او اصرار دارد که هیچ رازی ندارد. بخشی از من فکر می کند که گفتن رازهایش به او واقعاً به من آسیب نمی رساند. من به او پیشنهاد درمان را دادم، او گفت این ایده خوبی است اما کاری در مورد آن انجام نداد.

گاهی اوقات آرزو می کنم کاش می توانستم با کسی ملاقات کنم که از نظر جسمی و عاطفی با او آشناتر و زنده تر باشم. نمی دانم که آیا باید او را رها کنم تا در برابر این احتمال باز شود. یا سن من، با اشتیاق فراوان در جوانی، آیا بهتر است فقط یک رابطه معمولی و دوستانه با یک فرد به طور کلی آبرومند داشته باشیم؟

پاسخ فیلیپا هر دوی شما در این رابطه احساس تنهایی می کنید. روشی که شریک زندگی شما این مشکل را حل کرد نه از طریق گفتگو با شما، بلکه با جستجوی یک ارتباط مخفی خارج از شراکت شما بود. ممکن است این حادثه کلاهبردار ایمیل تمام شده باشد، اما موضوع تمایل او به دروغگویی و ترسش از صادق بودن با شما اینطور نیست. اگر نتواند با شما، شریک زندگی اش آسیب پذیر باشد، تنها خواهد شد. شما در دیدن چیزهای مثبت خوب هستید، اما من این احساس را دارم که اگر موضوع عدم گشایش بین خود را زیر فرش جارو کنید، او دوباره سعی می کند تا موضوع را دور از شما و در خفا حل کند. ممکن است مشکل را با ترک حل کنید، اما ممکن است راه دیگری نیز برای بهبود بالقوه وجود داشته باشد.

احساس می کنم هر دوی شما از درگیری می ترسید، به این معنی که مکالمات دشواری که باید اتفاق بیفتد، اتفاق نمی افتد. کسانی که از تعارض اجتناب می‌کنند ممکن است عزت نفس پایینی داشته باشند و این باور غیرقابل چالش داشته باشند که نباید تزلزل کنند زیرا انجام این کار منجر به طرد شدن می‌شود. اجتناب از تعارض بی شباهت به خوشایند مردم نیست – بر همان ترس از آسیب رساندن یا ناراحت کردن افراد دیگر تکیه دارد که شما را از بیان حقیقت خود باز می دارد و منجر به احساس رنجش و تنهایی می شود. من مشاوره زوجین را توصیه می کنم. یک فرد مخفی که پشت دروغ پنهان می شود اغلب در درمان خوب عمل نمی کند مگر اینکه واقعاً بخواهد نحوه زندگی خود را در دنیا تغییر دهد، اما شاید ارزش بررسی این موضوع را داشته باشد که آیا مشاوره زوجین می تواند کاتالیزوری باشد که چنین چیزی را ایجاد می کند. تغییر. من می ترسم این یک چیز دیگر باشد که شما باید شروع کنید.

من فکر می کنم احتمالاً چیزهای زیادی وجود دارد که هر دوی شما باید با یکدیگر به اشتراک بگذارید و در حضور یک درمانگر خنثی آسان تر خواهد بود. اگر همه چیزهایی را که باید در مورد چگونگی تجربه رابطه با او بگویید، چه چیزهایی را از دست داده اید و چه می خواهید، و اینکه آیا او می تواند تنهایی خود را بیان کند و همه رازهایش را به شما بگوید، شاید صراحت و بینش. اگر زوج درمانی انجام دهید، چیزی را احیا می کنید که در وهله اول شما را به شریک عاشقانه تبدیل کرده است.

از سوی دیگر، افشای کامل اتفاقاتی که برای هر یک از شما می‌افتد می‌تواند روشن‌تر کند که ممکن است به عنوان یک فرد مجرد زندگی بهتری داشته باشید. من فکر می‌کنم زوج‌درمانی ارزشش را دارد، زیرا شما جنبه‌هایی از رابطه خود را ذکر می‌کنید که ارزش نجات دادن دارند – ماجراجویی‌ها و محبت‌ها. و اگر تصمیم گرفتید مجرد شوید و سپس به دنبال شریک جدید باشید، نمی خواهید دوباره درگیر اجتناب از تعارض شوید، به همین دلیل است که زوج درمانی می تواند به صورت فردی به هر دوی شما کمک کند.

سوالی که باید از خود بپرسید این است: کجا خط می کشید؟ حد شما کجاست؟ پس از عبور از این مرز، چگونه می توانید از هم جدا شوید؟ اگر او حتی در درمان هم باز نمی شود، احساس می کنید دیده نمی شوید و مرز در حال عبور است، برای شما واضح تر می شود که چه کاری باید انجام دهید. اگر هر دوی شما جرات داشته باشید تا حد ممکن در درمان باز باشید، این احتمال وجود دارد که ماجراجویی هیجان انگیز دیگری برای هر دوی شما باشد.

زوج درمانی را امتحان کنید tavistockrelations.org. توصیه کتاب (برای هر دوی شما): جسارت عالی توسط برن براون

کتاب «همه کسانی که دوستشان دارید» نوشته فیلیپا پری (و شاید برخی را که نمی‌خوانید) باید توسط کورنر استون به قیمت 18.99 پوند منتشر شود. آن را به قیمت 16.14 پوند بخرید Guardianbookshop.com

فیلیپا پری هر هفته به یک موضوع شخصی که توسط یک خواننده ارسال شده است می پردازد. اگر از فیلیپا راهنمایی می خواهید، لطفاً مشکل خود را به [email protected] ارسال کنید. شرایط و ضوابط عمومی ما در مورد ارسالی اعمال می شود