من پنج یا شش ساله بودم که در لندن بزرگ می شدم که اولین قسمت عجیب و غریب اتفاق افتاد. در حالی که منتظر بودم که بخوابم، ناگهان احساس کردم تختم بزرگ است و من کوچک هستم و نمی توانم حرکت کنم.

این حس چندین بار تکرار شد. یادم می آید که به مادرم و او گفتم: “اوه، شما فقط داشتید رویا می دیدید.” اما من فکر کردم: “پس چرا من به دیدن این رویا ادامه می دهم و چرا به نظرم اینقدر واقعی است؟”

بعد از آن زمان هایی بود که از حال رفتم. یک بار در میانه امتحان سطح A ادبیات انگلیسی خود بودم – این احتمالاً تحقیرآمیزترین اتفاقی بود که تا به حال برای من رخ داده بود. زبان انگلیسی یکی از دروس مورد علاقه من بود و باید A یا B می گرفتم. در نهایت من یک سه گرفتم و دیگر اجازه انجام آن را نداشتم.

تقریباً در همین زمان، در سن 16 سالگی، تشخیص داده شد که من مبتلا به صرع لوب تمپورال هستم، که امروزه بیشتر به عنوان “تشنج غیبت” شناخته می شود. نه لرزید و نه تنش، فقط برای چند ثانیه خاموشم کرد. اما متخصص نمی تواند پدیده های عجیب و غریب تر را توضیح دهد. وقتی با مردم بودم، احساس می کردم که از آنها جدا شده ام و احساس می کردم دارم خودم را در تلویزیون تماشا می کنم. بعد احساس کردم که دست ها و بازوهایم شروع به رشد کردند و با بزرگ شدن آنها به نظر می رسید که فضا در اطراف من بسته می شود.

من متقاعد می شدم که دستانم به اندازه پای یک فیل می رسید. با نگاه مستقیم به آنها، دیدم که هیچ چیز تغییر نکرده است، اما مغزم متقاعد شده بود که آنها بزرگ هستند و آنطور که باید کار نمی کنند – مثلاً نمی توانستم یک فنجان چای را برداریم.

انگار دو طرف مغزم دعوا می کردند. طرف منطقی می‌گوید: «دست‌های شما بزرگ نیست. شما می توانید از آن عبور کنید.» اما طرف مقابل می گفت: «بله، آنها هستند.» شما نمی توانید حرکت کنید. تو هیچ کاری نمی توانی بکنی.» قلبم تندتر می زد، نمی توانستم روی چیز دیگری تمرکز کنم و گاهی عرق می کردم.

پس از چند دقیقه – اگرچه ممکن است طولانی تر باشد – همه چیز به حالت عادی بازگشت. من یاد گرفته ام که آرامش خود را حفظ کنم، اما اپیزودها گاهی اوقات در لحظات ناخوشایند رخ می دهند. زمانی که رئیسم از تلفن من می‌خواست یک پست اینستاگرامی مربوط به کار را ببیند، احساس کردم یکی از آنها بالا می‌آید. آهسته آهسته احساس کردم دستانم بزرگ شدند. نمیتونستم صفحه گوشی رو لمس کنم چون انگشتام از خود گوشی بزرگتر به نظر میومد و نمیتونستم حرف بزنم. خوشبختانه در آن لحظه تلفن رئیسم زنگ خورد و او از آنجا دور شد تا بتوانم منتظر پایان اپیزود باشم.

به نظر می‌رسید این وضعیت در زمان‌های استرس‌زا شایع‌تر بود: زمانی که عروسی‌ام را سازماندهی می‌کردم. بعد از اینکه پدرم سکته کرد سعی کردم اجازه ندهم که زندگی ام را تحت تأثیر قرار دهد – گاهی اوقات هنگام سوار شدن به مترو توقف خود را از دست می دادم، اما هرگز احساس نمی کردم زندگی ام در خطر باشد. سپس، در سال 2016، در سن 48 سالگی، یک مشاور جدید را دیدم که اولین کسی بود که با توضیحات من در مورد علائم عجیب‌تر مخالفت کرد.

او گفت: «آه، شبیه به سندرم آلیس در سرزمین عجایب به نظر می رسد.» او توضیح داد که این یک اختلال عصبی نادر است که به طور موقت نگاه شما به بدن خود یا درک جهان اطرافتان را مخدوش می کند. او گفت که تعدادی از علل احتمالی از جمله صرع وجود دارد. این یک تسکین بزرگ بود زیرا تأیید می کرد که من آن را درست نکرده بودم و تنها نیستم – این برای افراد دیگر نیز اتفاق افتاد. من یک گروه چت فیس بوک در مورد این وضعیت پیدا کردم که به من کمک کرد آن را بهتر درک کنم.

از تبلیغات خبرنامه بگذرید

با توجه به اینکه آلیس در کتاب‌های لوئیس کارول رشد می‌کند و کوچک می‌شود، نام این بیماری – که به عنوان سندرم تاد نیز شناخته می‌شود، منطقی است، اما تجربیات مردم از آن متفاوت است. اعضای بدن تحریف شده یک موضوع تکراری هستند. برخی دیگر گزارش داده اند که حیواناتی را دیده اند که در آنجا نیستند، چهره افراد اطرافشان تغییر می کند، یا متوجه شده اند که زمان در حال افزایش، کاهش سرعت یا ایستادن است. من درک می کنم که در درجه اول کودکان هستند که تحت تأثیر قرار می گیرند و آنها به طور کلی از آن بیشتر می شوند – با توجه به اینکه پرونده من تا بزرگسالی ادامه داشته است، این برای من بسیار غیرعادی به نظر می رسید.

من به ندرت در مورد تشخیص خود به کسی گفتم – کسانی که به آنها گفتم گاهی اوقات به نظر می رسید فکر می کردند من آن را درست کرده ام یا حتی می خندیدند. از آنجایی که داروی صرع من در سال 2019 تنظیم شد، من هیچ قسمت دیگری نداشتم. با این حال، من یاد گرفته ام که با احتمال بازگشت آنها زندگی کنم و دفعه بعد آماده خواهم بود.

همانطور که کریس بروتون بازگو می کند

آیا تجربه ای دارید که بخواهید به اشتراک بگذارید؟ ایمیل [email protected]

نظرات در مورد این مقاله از قبل تعدیل شده است تا اطمینان حاصل شود که بحث بر روی موضوعات مطرح شده در مقاله متمرکز باقی می ماند. لطفا توجه داشته باشید که ممکن است کمی تاخیر در ظاهر نظرات در سایت وجود داشته باشد.