مندر مارس 2020، من سالم بودم و از هفته 24 بارداری با دوقلو لذت می بردم که برای من یک سورپرایز خوشحال کننده بود. سپس من به کووید-19 مبتلا شدم، احتمالاً در محل کار. من یک مشاور روماتولوژیست در بیمارستان شهر بیرمنگام هستم و یک ارزیابی خطر از خانه انجام شده است. اما من وظیفه مراقبت از بیمارانم را دارم و برای برخی قرارهای شخصی به بیمارستان رفته ام. بیمارستان ها، از جمله بیمارستان ما، به طور فزاینده ای مملو از بیماران کووید بودند.

وقتی حالم ناخوشایند بود، امدادگران برای بررسی من در خانه آمدند. اما خیلی زود بدتر شدم و شوهرم متیو، مرا به اورژانس برد. به سرعت به بخش مراقبت های ویژه منتقل شدم و قرار بود در آنجا انتوبه شوم. به متیو زنگ زدم و دعا کردیم. ما مسیحیان قوی هستیم، بسیار نزدیک و به عنوان یک تیم کار می کنیم. ایده جدا شدن دلهره آور بود. من او را تشویق کردم که روی فرزندان بزرگترمان، ننامدی رونالد و چیسیمدی کلر، که 12 و 11 ساله بودند، تمرکز کند. با اینکه مشکل تنفسی داشتم، اما به او اطمینان دادم که تا دو سه روز دیگر به هوش خواهم آمد. با این حال، این مورد نباید باشد.

من شوکه شدم. دعا کردم برم خونه و بارداریم رو تا آخر ادامه بدم. برای همه ما ترسناک بود. هر روز هزاران نفر بر اثر کووید جان خود را از دست می‌دهند، می‌ترسیدیم که جزو این آمار باشیم. من را روی دستگاه تنفس مصنوعی گذاشتند و در کمای القایی قرار گرفتم.

پزشکان در مورد محدودیت حرکت جنین نگران بودند. یکی از آنها، پاسکال، دچار سکته مغزی شده بود و به متیو گفته شد که ممکن است زنده نماند. به پزشکان گفت انجام هر کاری که همه ما را نجات دهد.

تصمیم گرفتند سزارین اورژانسی انجام دهند. دو هفته بعد از بستری شدن در بیمارستان در کما زایمان کردم. دو روز بعد به متیو گفته شد که بعید است پاسکال به دلیل خونریزی در مغز و ریه زنده بماند. شانس زنده ماندن و رشد طبیعی هر دو نوزاد نارس 50:50 بود و بدون ناشناخته های کووید مادری. مدت کوتاهی پس از زایمان، هر دوی آنها چندین روش و مراحل انجام دادند.

من هیچ چیزی در کما به یاد نمی آورم، اما تیم بیمارستان دفتر خاطرات ارزشمندی را نگه داشت. متیو چندین بار در روز تماس گرفت اما به دلیل قوانین کووید قادر به ملاقات نبود. بعد از زایمان به مدت دو هفته در کما بودم.

سپس یک روز ناگهان در ساعت 1 بامداد از خواب بیدار شدم و احساس سردرگمی و هذیان کردم. فکر می کردم تمام خانواده ام را از دست داده ام. سعی کردم لوله های تنفس و تغذیه ام را بیرون بکشم و برای مرگ دارو درخواست کردم. پرستاران بسیار دلسوزانه به من اطمینان دادند که دوقلوها مراقبت های انفرادی را دریافت می کنند. آنها در یک تماس ویدیویی چهره متیو را به من نشان دادند.

او تایید کرد که هر چهار کودک زنده هستند. صحبت کردن با او نقطه عطفی بود چون اشک روی گونه هایش را دیدم و هیجان روی صورتش بود. متیو به Chisimdi Claire در اتاق خوابش اشاره کرد و گفت: “ما زنده ایم، ما نمی توانیم صبر کنیم تا شما را ببینیم.” پرستارها مجبور شدند به من اطمینان دهند زیرا من هنوز متقاعد نشده بودم، بنابراین آنها برای متیو و بچه ها هماهنگ کردند. برای دیدن من صبح زود

حتی وقتی بچه ها را دیدم، فکر کردم این یک رویا است و آنها مال من نیستند. اما نبود شکم و جریان شیر مادر مرا متقاعد کرد.

در عکس‌های گرفته شده در بدو تولد، دوقلوها – سوچیکا پالمر، با وزن 27 اونس و اوسیناچی پاسکال، 30 اونس – شبیه جنین‌های 26 هفته‌ای بودند که بودند. وقتی در هفته 28 با آنها ملاقات کردم، آنها هنوز ریز بودند، با پوست چروکیده و موهای نرم و پرزدار. بهترین لحظه اولین تماس پوستی من با آنها بود.

در مجموع شش هفته در بیمارستان بودم و دوقلوها 116 روز را در بخش مراقبت های ویژه نوزادان سپری کردند. من همیشه سپاسگزار هستم که مراقبت ما توسط چنین همکاران برجسته ای انجام شد. NHS همیشه وقتی چنین کارهای بزرگی انجام می دهد، بوق خودش را نمی زند.

من نگران بودم که آیا تولد زودرس دوقلوها بر رشد آنها تأثیر بگذارد. برای او آسان نبود. پاسکال با اکسیژن به خانه آمد و پس از چند ماه از شیر گرفته شد. مراقبت های پزشکی مداوم شما استثنایی است.

از تبلیغات خبرنامه بگذرید

من و متیو تصمیم گرفتیم از هر لحظه بهترین استفاده را ببریم. پیش از این، من فردی به شدت کار محور با زندگی اجتماعی کمی بودم. الان پاره وقت کار می کنم و برای تعطیلاتم ارزش قائل هستم.

تا اینجای کار، پاسکال یک برون گرا و پالمر یک درون گرا است و هر دو عاشق مهد کودک هستند. سفر ما یک ترن هوایی فوق العاده بود.

همانطور که به آنا دریگ گفته شد.

آیا تجربه ای دارید که بخواهید به اشتراک بگذارید؟ ایمیل [email protected]

نظرات در مورد این مقاله از قبل تعدیل شده است تا اطمینان حاصل شود که بحث بر روی موضوعات مطرح شده در مقاله متمرکز باقی می ماند. لطفا توجه داشته باشید که ممکن است تاخیر کوتاهی در نمایش نظرات در سایت وجود داشته باشد.