من من برای تجربه زمستان در بوستون هیجان زده بودم – منظره برفی نشان دهنده واقعی سفر ما به اینجا بود – و هفته گذشته به نظر می رسید که در حال موفقیت بودیم. تیترها من را با یک زمان خوب تهدید کردند (“سنگین ترین برف در دو سال اخیر پیش بینی می شودو تعطیلی پیشگیرانه مدارس در سراسر صفحه تلویزیون پخش می شد. ماشین ها با وسایل برف روب شروع به رانندگی کردند و معلم یوگا کلاس را با آنها به پایان نرساند ناماسته اما با یک شوم: “با طوفان موفق باشید.”

من و شوهرم در کودکی سرگیجه داشتیم. آیا 15 سانتی متر برف می بارد؟ دوازده؟ شوهرم در حالی که برنامه هواشناسی خود را مطالعه می کرد، با خوشحالی گفت: «وقتی ساعت 4 صبح از خواب بیدار می شوم، باید سفید باشد.» در فروشگاه، او به طور جدی پرسید که آیا باید سورتمه بخریم «قبل از اینکه همه آنها فروخته شوند. ”

ما به برف کودکی خود امیدوار بودیم. آخرین باری که در مدرسه ابتدایی بودم برفم را بارید و آخرین باری که برف سنگینی را تجربه کردم در ژانویه 2009 بود (من می دانم چون یک توله سگ جدید داشتم و ساعت ها را بیرون زیر برف گذراندم. تشویق او به این کار). به دفع ادرار). وضعیت اضطراری آب و هوایی به این معنی است که برای بسیاری، برف به یک لوکس دست نیافتنی تبدیل شده است که فقط در هواپیما قابل مشاهده است (که احتمال بارش برف را بیشتر کاهش می دهد و به گرم شدن کره زمین کمک می کند). به نظر می رسد فوران بارش برف در حال ایجاد شدن است سولاستالژی : درک این که ما چیزی غیر قابل جایگزین، جادویی را از دست داده ایم.

در شب، هواشناسان به طرز چشمگیری عقب نشینی کردند. طوفان تغییر جهت داده بود. پیش بینی ها کاهش یافته است. به رختخواب رفتیم و نمی دانستیم چه انتظاری داشته باشیم، اما وقتی ساعت 4 صبح بدون عینک به بیرون خیره می شدیم، کف تار قهوه ای به نظر می رسید. اواسط صبح چیزی از آسمان افتاد، اما به نظر تاریک آشنا بود: نم نم نم نم باران. با عصبانیت به پسرم پیام دادم: «می‌توانم آن را در یورک دریافت کنم!» در طول روز خاموش و روشن تماشا می‌کردیم، همچنان امیدوار بودیم و در نهایت با چند مزاحمت زودگذر پاداش دریافت کردیم. تا غروب تمام شد و فقط کوچکترین لایه گرد و غبار را پشت سر گذاشت. روزنامه محلی گفت: «یک شکست کامل برف گزارش شده است. خانم در رستوران گفت که همه راحت شدند. همه به جز ما