لحظه ای که من را تغییر داد: با استرس و ضرب و شتم، 750 مایل دویدم – و معنای زندگی ام را یافتم | پارک های ملی
من حتی قبل از اینکه پدرم در آن روز در سال 2016 صحبت کند، پیشبینی عجیبی داشتم که چیزی بسیار اشتباه است. او گفت خواهرم کتی در یک تصادف شدید رانندگی کرده بود و من باید سریع به بیمارستان بروم. او به بیمارستانی در پلیموث منتقل شده بود. من به آنجا رفتم تا به پدر […]